
البته که ذات زندگی در خاورمیانه در کنار منطق قضا و قدری خودش ما را هم غم پرور بار آورده است اما بعید می دانم هیچ دوره ای مثل این سال و این سال ها بوده باشد که...
ارتش سرخ دات كام :
البته که ذات زندگی در خاورمیانه در کنار منطق قضا و قدری خودش ما را هم غم پرور بار آورده است اما بعید می دانم هیچ دوره ای مثل این سال و این سال ها بوده باشد که غمی چنین سنگین روی زندگی ما سایه انداخته باشد و چنین با قدرت به کشتن آرزوها و روزنه های امیدمان کمر بسته باشد. یکسال سخت در سرتاسر دنیا و البته ایران گذشت و سایه منحوس قاتل سریالی که مردم را در سرتاسر جهان روزانه می کشد، هنوز از سر ما کم نشده. در این میان هر بار هم خبر مرگ عزیزی به گوش می رسد.
مرگ مهرداد میناوند شوکه کننده بود و مرگ علی انصاریان امید را در دل بسیاری کشت. اینکه جوانانی ورزشکار در مبارزه با این بیماری چنین ساده و راحت جان ببازند بی شک موجب ترس و نگرانی بسیاری شده. البته که فرقی میان مرگ میناوند و انصاریان و همه آن 67 نفری که روز گذشته در ایران بر اثر ابتلا به کوید 19 جان باختند نیست اما می دانیم که مرگ این دو حالا به شاخصی برای ما تبدیل می شود. شاخصی که به ما یادآوری می کند در سال تاریک 99 شبح مرگ چنان بر زندگی ها سایه افکنده بود که جوانانی چنین شاداب و پر از شور زندگی را بی رحمانه به کام مرگ برد.
مرگ انصاریان و میناوند نه تنها پایانی بر خاطرات خوب فوتبالی ما با این دو چهره بود که نگرانی های بسیاری را هم برای خودمان درباره این بیماری، مهار آن و ادامه زندگی در چنین شرایطی ایجاد کرده. حالا ما مانده ایم و سؤال های بسیار برای ادامه زندگی خودمان. در میان خیل عظیم بی تدبیری ها و تعلل ها و سهل انگاری ها ممکن است بسیاری دیگر جان عزیز چنین ساده و بیهوده از میان ما بروند. چنانکه در یک سال گذشته چنین بود و بیش از 58 هزار جان عزیز بر اثر ابتلا به این بیماری جان باختند.
حالا هم اگرچه آمار مرگ و میر در ایران دو رقمی است و از روزهایی که نزدیک به 500 تن بر اثر ابتلا به این بیماری جان می باختند گذشته اما می بینیم که مرگ همچنان در سایه به کمین نشسته و در چنین روزهایی هم جان بسیاری را می گیرد. دیدیم که بسیاری در شبکه های اجتماعی مرگ میناوند و انصاریان را به سهل انگاری خودشان برای حضور در یک برنامه اینترنتی مربوط دانسته اند. این بی شک ناجوانمردانه ترین توجیه برای وضعیتی است که در آن گرفتار آمده ایم. اینکه پروتکل ها آنقدر شل و بی مایه هستند که ممکن است عوامل یک برنامه بدون تست کرونا مهمان هایی را دور هم جمع کنند، بی شک نشان دهنده ضعیف بودن سیاست های کلی در مبارزه با این بیماری است. همان سیاست های کلی بی مایه و ضعیفی که اجازه می دهد در این روزها جشنواره فیلم فجر برگزار شود و هزاران تجمع غیرضروری دیگر ایجاد شود. این یعنی بی توجهی به اهمیت مسأله و مبهم بودن دورنمای مبارزه با آن چیزی که بیشتر از همه چیز نگران کننده است. سال ها بعد، از سال 99 به عنوان سالی یاد می شود که در آن مردم خیلی ساده و ارزان جان باختند. مرگ میناوند و انصاریان بی شک نماد آن خواهد بود.